- سگ دوی
- تکاپو و دوندگی بیهوده و بی فایده
معنی سگ دوی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آواز پای بوقت آمدن و رفتن
آنکه بسیار راه رود برای انجام کارهایی
سگ دوی، تکاپو و دوندگی بیهوده و بی فایده
پارچه ای باریک که نظامیان بر دو دوش جامه دوزند و روی آن را درجه نظامی نصب کنند پاگون: برق سردوشیهای او چشمها را خیره کرد
کسی که سگک را به کمر بند یا تسمه یا کفش دوزد
سه بعدی، طول، عرض و عمق، سه دوری، ابعاد ثلاثه
طرح زینتی که با مهره، منجوق، پولک و سنگ های درخشان بر روی لباس دوخته می شود
میلۀ فلزی در دنبالۀ فرمان اتومبیل که حرکت را از فرمان به چرخ ها منتقل می کند
حیوانی پستاندار از راستۀ جوندگان با سر گرد، گوشهای کوچک، پاهای پرده دار، دم پهن پوست لطیف و موهای خرمایی که در آب به خوبی شنا می کند و در کنار رودخانه ها به طور دسته جمعی خانه های محکم دو طبقه برای خود می سازند، در زیر شکمش غده ای معروف به جند بیدستر یا خایۀ سگ آبی قرار دارد که در طب قدیم به کار می رفت، سمور آبی، بیدستر، بادستر، ویدستر، بیدست، سگ لاب، سقلاب، هزد، قندس
مردم آزار
سنگ دل، سخت دل، بد دل، آزار کننده، برای مثال فرمود به سگ دلان درگاه / تا پیش سگان برندش از راه (نظامی۳ - ۴۵۸) ، درنده